یادی از سه استاد هم پیمان

کرونا بلای خانمان سوزی بود که آمد و رفت. پس لرزه های آن، اما هنوز جولان می دهند. کرونا با دانشکده بهداشت از همان ابتدای بهمن 98 همبستر شد. یعنی که از کشف اولین مورد تا  انجام ده ها هزار آزمایش و عبور از صدها هزار فراز و نشیب با ما هم داستان شد. از پیش بینی طغیان های آن تا اصطکاک جامعه بهداشتی در مورد چگونگی پیشگیری و کنترل آن. پس عجیب نیست که سکوت و سکون امروز سرشار از قصه ها و غصه هاست.

عصر کرونا درفاصله فراز و فرود خود رازدار سوگ سه اسوه بهداشت است: استاد دکتر شریعت، استاد دکتر غیاث الدین و استاد دکتر ناصری.

قطار تاریخ در گذر از روزگاران هر از چندی توقفی دارد تا تنی چند از سرنشینان خود را پیاده کند و به حرکت ادامه دهد. مسافرانی که این همه در رنج سفر همچون فولاد، آبدیده شده اند را به ناگه از این مرکب راهوار پیاده می کند. 

جهانا مپرور چو خواهی درود/چو می بدروی پروریدن چه سود

ویژگی مشترک استاد دکتر شریعت، استاد دکتر غیاث الدین و استاد دکتر ناصری در یک عبارت خلاصه می شود: هم پیمانی ناگسستنی با بهداشت این مرز و بوم. شریعت، غیاث الدین و ناصری هر سه بترتیب یکی بهداشت محیط را مهندسی، پژوهش را نهادینه و عشق به کار طاقت فرسا را به ما آموختند. پایمردی و بر سر پیمان ماندن آنها چیزی نبود که به سادگی بتوان از آن عبور کرد.

ولی دریغا که روزگار چه نامهربانانه همچنان سر ناسازگاری با پروردگان خود دارد.

چنین است کردار این گوژپشت/ بپرورد و پرورده خویش کشت

دکتر محمدرضا پورمند

خرداد ماه