یادداشت سرپرست دفتر ارتباط با دانش آموختگان به بهانه دیدار دکتر پیروز با رئیس دانشگاه

بنام خدا
یادداشت
به بهانه ملاقات رییس دانشگاه با استاد دکتر پیروز، ذخیره ی معنوی دانشگاه
“جای استاد بهادری خالی نیست”
دکتر محمد صادق پیروز متخصص و جراح بیماریهای چشم حدود یک قرن پیش در لاهیجان متولد شد. دبستان و دبیرستان را در لاهیجان و رشت به پایان رساند. دانشگاه را در 1319 در دانشکده پزشکی تهران شروع کرد و در سال 1337 با تخصص چشم پزشکی به پایان رساند. در این سالها پروفسور شمس، دکتر باستان، دکتر علوی، دکتر ضرابی، دکتر مرتضی کنی، پروفسور سمیعی، دکتر قریب، دکتر عزیزی، دکتر امیر اعلم، دکتر نجم آبادی، پروفسور حکیم، دکتر کیهانی ، دکتر گل گلاب، پروفسور عدل و دکتر چهرازی اساتیدی بودند که در تربیت وی ایفای نقش کردند.
استاد پیروز در همان سال رئیس درمانگاه چشم پزشکی بیمارستان فارابی شد و در 1341 همین سمت را با وظایف آموزشی بر عهده گرفت. در 1348 به انگلستان رفت و در بیمارستان مورفیلد لندن به تحقیق و تکمیل تجربیات علمی خود پرداخت. در 1354 به سرپرستی گروه آموزشی چشم پزشکی و در سال 1356 به رتبه استادی رسید. سال 1358 به عنوان مدیر گروه چشم پزشکی انتخاب و در سال 1361عضو هیئت ممیزه دانشگاه تهران شد. او در سال 1367 پس از 37 سال و 8 ماه کار علمی و آموزشی در بیمارستان فارابی تهران با تقاضای خود بازنشسته شد.
استاد پیروز عضو هیأت تحریریه مجله پزشکی دانشکده پزشکی، عضو و دبیر هیات ممتحنه  و ارزشیابی رشته تخصصی چشم پزشکی، دبیر انجمن چشم پزشکی ایران در سه دوره متوالی، عضو انجمن چشم پزشکی بریتانیا و انجمن پزشکی فرانسه بود.
مراکزی که استاد پیروز از بانیان آن به شمار می آید شامل درمانگاهی در محله شعربافان لاهیجان، مدرسه ای در همان محله در زمینی به مساحت 3هزار مترمربع به نام مدرسه راستی و اهداء قطعه زمینی به مساحت 2هکتار در لاهیجان برای احداث بیمارستان می شود.
استاد پیروز می گوید: حرفه پزشکی مقدس است بنابراین در انتخاب پزشک باید خیلی دقت شود تا کسانی که به حرفه پزشکی احترام می‌گذارند، بتوانند کار پزشکی را ادامه دهند. کسی که پزشک می‌شود باید بداند که در خدمت مردم است و تمام سعی‌اش باید این باشد که رنج و آلام مردم را تخفیف دهد. او پزشک نمونه سازمان نظام پزشکی ایران در سال 1379بود و در 1381 نشان چشم پزشکی ایران و تندیس چشم پزشکی دوازدهمین کنگره چشم پزشکی ایران را دریافت کرد.
“محمد”، “صادق” و “پیروز”
او براستی “محمد”، ستوده ی هر آنکس که او را می شناخت، “صادق”، راستگو و “پیروز” به معنای کسی بود که در زندگی بر دیو جهل، خودپرستی و خودخواهی غلبه کرده بود.
با مشاهده ی خبر و تصاویر ملاقات استاد پیروز با استاد قناعتی رییس محترم دانشگاه، یاد استاد بهادری افتادم و گرچه یاد آن عزیز سفر کرده اندوه فقدانش را تازه کرد اما با دیدن استاد پیروز و سخنان پرصلابتش در ملاقات با رییس دانشگاه، احساس کردم جای استاد بهادری خالی نیست. دانشگاه ما همچون گنجینه ای است که در خود جواهرات نفیسی دارد. گنجینه ای که هر قدر رهزن روزگار به آن دست اندازی کند باز هم خالی از گوهر نخواهد شد. امروز دیدم گویی در کنار رییس دانشگاه این استاد بهادری است که سخن می گوید، استاد شمس شریعت تربقان است که به انگشت اشاره رییس دانشگاه را مورد خطاب قرار می دهد، استاد یلداست که دلسوزانه نجوا می کند و …
من امروز از اندوهم کاستم، به آینده امیدوار شدم، افق پیش رو را روشنتر از پشت سر دیدم. امروز دانستم که دانشگاه ما با همه ی مرارت ها، در خود بهادری ها، یلداها، شریعت ها و گوهرهای جدیدی می پروراند و تحویل آیندگان می دهد.
از رییس دانشگاه سپاسگزارم که با تکریم گوهرهای دانشگاه به یکی از اصلی ترین وظایف خود عمل می کند. اگر بخواهم دو وظیفه ی اصلی برای ایشان برشمرم باید یکی بر تحقق عدالت آموزشی و پژوهشی تاکید کنم و دیگری بر تکریم استاد و دانشجو و امروز بر تحقق این دو واجب امیدوارم.
دکتر سیدمنصور گتمیری
رییس مرکز تحقیقات نفرولوژی
سرپرست دفتر ارتباط با دانش آموختگان دانشگاه
ایرج نعمتی
خبرنگار

ایرج نعمتی